-
باز آمد بوی ماه مدرسه
یکشنبه 29 شهریور 1394 15:36
حالا واویلا لیلی کتاب داریم خیلی فیزیک اسیرم کرد ریاضی پیرم کرد تا صب بیدار موندم جغرافیا خوندم حلا واویلا دیکته من میزنم سکته واویلا هی مشق من میکنم هی غش نکنه یک روزی امتحانی باشه نمره های من زیر یازده باشه واویلا لیلی بدبخت شدیم خیلی رسیدن ماه مهر را تسلیت میگم
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 12 دی 1393 23:05
اینجا هم دیگه پرشده از نمیدونم های من... دیگه خسته شدم از فکر کردن.خوب میشد اگه آدم چند روز خودشو خاموش میکرد...یا یه دکمه ی ریکاوری داشتیم...خیلی خوب میشد...
-
من کودکی ای داشتم...
شنبه 1 آذر 1393 19:30
من کودکی ای داشتم.به همان زیبایی که موج،دریا را می آراید. جعبه هایی چوبی که به رنگ درختان انار می ماند. من رنگین کمان را در عصر تابستان دوست دارم.آنگاه که روی نردبان کنار حیاط،آسمان نزدیکتر است.و چه لذتی داشت شنیدن صدای در خانه از پشت بوته های یاس. و چه زیبا بود دویدن از پس گربه ها زیر آفتاب زرد من کودکی ای داشتم که...
-
دنیای کاغذی
شنبه 1 آذر 1393 19:20
صورتم آرام است.درمیان صداها و نورهایی که به من هجوم آورده اند،خود را بی تفاوت نشان می دهم.آرامم گ،اما درونم غوغایی از جنس خطوط شکسته به پاست.چراکه من باغچه ای دارم پر از گل های کاغذی.و ابرهایی که از جنس لالایی های شبانه اند.ابرها صدا را آرامش می دهند.خود را در ذهن بی نهایتم رها میسازم و به آسمان بنفش پر از ابر خیره می...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 12 مهر 1393 14:01
اگه کسی اون پشت مشتاس بیاد بیرون.ولی اگه هیولایی،روحی چیزی هستی میتونی همونجا بمونی.ما هم مزاحم استراحتت نمیشیم اش
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 1 مهر 1393 00:05
میدونین شباهت دماسنج با استاد چیه؟ اینکه هر دوشون وقتی صفرو نشون میدن آدم تنش میلرزه شروع مدارس و دانشگاه و کلا هرگونه درسو زندگی و کارو بدبختی و از اینحرفا مبارک باد:-D
-
مونولوگی به قلم خودم براساس نمایشنامه خانه عروسک هنریک ایبسن
چهارشنبه 12 شهریور 1393 16:19
(( نورا. وارد اتاق شود.لحظه ای گوش میدهد.وقتی مطمین میشود هلمر در خانه نیست پالتویش را در می آورد.کنار آتش می رود و روی مبل مینشیند.در حالی که دستانش را گرم می کند،انگار به رویا فر میرود)) نورا : چه آتش گرمیست.چه آتش زیباییست.چه سرخی عجیبی دارد.ای آتش زیبای من ، چه کسی تو را زندانی کرده است؟ چه کسی شعله های زیبایت را...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 12 شهریور 1393 16:04
...Just another day in the world we live
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 18 تیر 1393 13:49
!?More lies and better world
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 6 تیر 1393 16:12
بالاخره تموم شد یم سال زحمت کشیدیم و درس خوندیم و بالاخره کنکورو دادیم رفت پی کارش ما هم همینطور فقط امیدوارم همه چیز بر وفق مراد پیش بره... :-) R$B
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 3 تیر 1393 21:51
تنها یک روز و ۱۷ ساعت و ۱۰ دقیقه تا کنکور
-
"توبه کن دلقک"چنین گفت تیک تاک مرد
پنجشنبه 15 خرداد 1393 19:39
داستان کوتاه بسیار زیبایی از هارلان الیسون در باره ی آینده و دلقکی که میخواهد زندگی را جوری دیگر تجربه کند خوندنشو بهتون توصیه میکنم میتوانید از طریق لینک زیر این داستان زیبا را در مجله ی "آکادمی فانتزی" بخوانید http://www.fantasy.ir/news/story/%D8%AA%D9%88%D8%A8%D9%87-%DA%A9%D9%86-%D8%AF%D9%84%D9%82%DA%A9
-
مولانا
چهارشنبه 14 خرداد 1393 14:43
شیرمردا تو چه ترسی ز سگ لاغرشان برکش آن تیغ چو پولاد و بزن بر سرشان جهت تقویت روحیه دوستان گرامی...کنکور نزدیک است...ای شیر کنکوری،برکش آن مداد گرامی و بزن بر سر گزینه ها...امیدوارم تمام دوستان کنکوری موفق باشند :) لطفا یک یادگاری هم از این روزهای آخر بذارین.:-) راکی بل کنکور سال یک هزارو سیصد و نود و سه خورشیدی
-
زندگی زیباست.اگر بخواهیم...
دوشنبه 5 خرداد 1393 12:43
زندگی ما می تواند به زیبایی رویاهایمان باشد.فقط باید باور داشته باشیم که می توانیم کارهای ساده ای انجام دهیم مثل: *بیشتر از سال گذشته کتاب بخوانیم. *مثل یک پادشاه صبحانه بخوریم،مثل یک شاهزاده نهار و مثل یک گدا شام . *به این سه نکته توجه کنیم:انرژی،شورو اشتیاق،دلسوزی و همدلی *روزانه ۱۰دقیقه سکوت کنیم و به تفکر...
-
ترجمه شعرهایی از مایاکوفسکی
سهشنبه 23 اردیبهشت 1393 17:30
1 مردم فریاد کمک! من یک سرود می خواهم: ک سرود اوراتوریو! مگر ما خود مخلوق داغ ترین سرود نیستیم؟ سرودی که پیچیده است اکنون در هر کارخانه در هر آزمایشگاه مرا چه کار با فاوست با خرامیدنش بر پارکتِ آسمان دست در دستِ مِفیتسو سوار بر موشک آتشبازی من میخ کفشم از هر تراژدی گوته دردناک تر است حرفم را بشنوید من ثروتم از همه...
-
ابر شلوارپوش
سهشنبه 23 اردیبهشت 1393 17:28
فکرتان خواب می بیند بر بستر مغزهای وارفته خوابش نوکران پروار را ماند بر بستر آلوده باید برانگیزم جُل خونین دلم را باید بخندم به ریشها باید عُنُق و وقیح ریشخند کنم باید بخندم آنقدر تا دلم گیرد آرام بر جان من نه هیچ تار موی سفید است نه هیچ مه پیرانه من زیبایم بیست و دو ساله تندر صدایم می درد گوش دنیا پس می خرامم ای شما...
-
خدایا...با من حرف بزن
یکشنبه 21 اردیبهشت 1393 09:10
مرد نجواکنان گفت: «ای خداوند و ای روح بزرگ، با من حرف بزن» و چکاوکی با صدای قشنگی خواند، اما مرد نشنید. و سپس دوباره فریاد زد: «با من حرف بزن» و برقی در آسمان جهید و صدای رعد در آسمان طنین افکن شد، اما مرد باز هم نشنید. مرد نگاهی به اطراف انداخت و گفت: «ای خالق توانا، پس حداقل بگذار تا من تو را ببینم» و ستاره ای به...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 20 اردیبهشت 1393 19:05
صفایی ندارد ارسطو شدن.خوشا پر کشیدن پرستو شدن تو که پر نداری پرستو شوی.بشین درس بخوان تا ارسطو شوی فرا رسیدن ایام امتحانات را به همگان تسلیت می گویم
-
لطفا بدون فکر نظر ندین
دوشنبه 25 فروردین 1393 20:29
این اولین متنیه که نوشتم ۱۳سالم بود و عملا یه بچه ی مخکم بیش نبودم خیلی غلط داره اما میخواستم یادم باشه هنوزم میتونم پیشرفت کنم همین... به نام مثل خوبی ها انسان از اکراین حقیقت می هراسد. حقیقت چیست؟حقیقت در پس سایه ها نهفته است. سایه هایی که آنها را تنها در کلبه کوچک افکار خود می توان کنار زد. حقیقت را نمی توان حس...
-
سرزمینی ، همین دوروبر
دوشنبه 25 فروردین 1393 20:21
امروز حس غریبی دارم... این خاک مرا به فکر وامی دارد. خاک سرزمینی که با نورش سایه های قلبم از بین می رود. حسش می کنم. با تمام وجودم، با روحم و با قلبم. به هر جا که می نگرم، گوشه ای از زیبایی اش را در برابر خود می بینم. این سرزمین را می شناسم. در شمال و جنوبش موجها با ساحل در هم می آمیزند و دریا پر از برکت است. روزها...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 25 فروردین 1393 20:15
از دوردست صدایی می آمد. اما نه چندان دور که حسش نکنم. همراه صدا شادی بود،راستی بود. همراه صدا امید بود. صدا آشنا بود. ...گرم بود صدا مملو از دوستی بود. مانند نسیم. صدا آمد. آرام، آرام. صدا را شناختم... صدایی که همین نزدیکیست...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 25 فروردین 1393 20:13
سکوت میکنم...چشمانم پاسخگویند
-
رنوآر
دوشنبه 25 فروردین 1393 20:07
بدترین چیز در جهان آنست که هرکس برای خود دلیلی دارد
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 25 فروردین 1393 20:06
چشمهای سرد لبهای خاموش او به من نگاه نمیکند... که اگر نگاه کند من سنگ میشوم من میمیرم حال ای مرگ خاموش باش که زمان توست و من با دستانی باز به آغوش تو بازخواهم گشت وقتی بمیرم ، کسی برای من گریه نخواهد کرد و میدانم ، حال دیگر می دانم که شاید حتی کسی نداند که دیگر من نیستم شاید... R$B
-
شاملو
دوشنبه 25 فروردین 1393 20:02
شرابی مردافکن در جام هواست بهاری نو آمده است اما برای زمستانها که گذشت نامی نیست نامی نیست
-
مدار صفر درجه
دوشنبه 12 اسفند 1392 16:39
تو را به جای تمام کسانی که نشناخته ام دوست میدارم. توی به جای تمام روزگارانی که نزیسته ام دوست میدارم برای نان گرم و بوی گل سرخ و برای آخرین برگها تورا به جای تمام کسانی که دوست نمیدارم،دوست میدارم
-
Samurai X 2
دوشنبه 12 اسفند 1392 16:36
...You made the rain bleed
-
Samurai X
دوشنبه 12 اسفند 1392 16:35
گل زنبق همیشه توی بارون قشنگتره.حتی اگه بارون خون باشه....
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 12 اسفند 1392 16:33
آرزومند را غم جان سخت نیست............آه اگر آرزو بر باد رود سایه
-
اشراق
دوشنبه 12 اسفند 1392 16:30
امروز از یکی از دوستان ایمیل خیلی قشنگی دریافت کردم.دلم نیومد ننویسمش... اشراق ( سهروردی در ضمن تحصیل چنین استنباط کرد که موجودات دنیا از نور به وجود آمده و انوار به یکدیگر میتابد و آن تابش متقابل را اشراق خواند) کوله پشتیاش را برداشت و راه افتاد. رفت که دنبال خدا بگردد و گفت: تا کولهام از خدا پر نشود...